As long as we were in love, we understood each other. There was nothing to understand


انسان خوب ورزشکاری است که دوست دارد کاملا عریان کشتی بگیرد و همه پبرایه هایی که کاربرد قدرت او را فلج میسازد تحقیر میکند.
واقعه | ||
سخت | ||
نامنتظر. |
از بهار | |
حظّ ِ تماشايي نچشيديم، |
که قفس | |
باغ را پژمرده ميکند. |
عاشقانه | |
درآميختن ميخواهم. |