۱۳۸۸ فروردین ۱۴, جمعه

14 فروردین 88

تعطیلات عید هم تمام شد. از فردا صبح درست راس ساعت 8 کلاس های دانشگاه شروع میشود. این ترم همه ی روزها ساعت 8 کلاس برداشتم تا بلکه بقیه روز با خیالی آسوده تر به زندگی ادامه دهم.
این چند روز تعطیلی بیشتر کتاب خواندم، فیلم دیدم و خوابیدم. گفتن این چیزها شاید زیاد مهم نباشه. همچنان نگران حال دانشجویان بازداشتی هستم، اصلا خوشم نمیاد تو این وضعیت که هر روز خبر بازداشت و مرگ میشنوم، بیخیال بشینم واسه خودم رمان بخونم، آهنگ گوش کنم و یا فیلم نگاه کنم. دلم میخواد کاری بکنم. اما نا امیدم. کاش کسی زندان نبود اون وقت میشد واسه یه چند ماهی رفت و بیخیال همه چیز شد. تا بلکه اتفاقی بیافته و از این وضعیت اندکی خلاص بشیم.
-----------------
این روزها در حال خواندن کتاب "گفتگو در کاتدرال" اثر ماریو بارگاس یوسا با ترجمه ی زیبای عبدالله کوثری هستم. کتابی که فعلا در بازار موجود نیست و بعد از کلی گشت و گذار در خیابان انقلاب موفق شدم تنها جلد اولش را پیدا کنم، جلد دومش را هم از دوستی امانت گرفتم.
گفتگو با عبدالله کوثری در بی بی سی :
قسمت اول ، قسمت دوم