۱۳۸۷ اسفند ۴, یکشنبه

3 اسفند 87

چند روزی است درگیر مسائل انحلال انجمن اسلامی دانشگاه و همینطور بحث موضع گیری انتخاباتی تحکیم هستم.
امروز هم که بچه های انجمن مثل روزها و ماه های گذشته جلسه گذاشته بودند و در مورد هزینه زا بودن فعالیت های دانشجویی صحبت میکردند. بحث های خسته کننده ای که آنقدر تکراری شده است که دیگر حوصله ی شنیدنشان را ندارم. نمی دانم چرا باید در مورد کارهای نکرده و هزینه های اعمال نشده صحبت کنیم. متاسفانه در حال حاضر به علت ایجاد جو رعب و وحشت در بدنه ی جنبش دانشجویی و همین طور افزایش هزینه ی فعالیت سیاسی در دانشگاه ها، فعالین دانشجویی هم تحت تاثیر قرار گرفته و حاضر به ادامه فعالیت های خود نیستند. بیرون آمدن از این جو و همین طور انگیزه یافتن برای ادامه فعالیت بحث مفصلی میطلبد که شاید در آینده به آن بپردازم.
امروز به دیدار چند تن از اعضای نهضت آزادی رفتیم. بنا به قراری که تنظیم شده بود به همراه تعدادی از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت به دیدار دکتر یزدی و مهندس توسلی رفتیم.
بحث های مفصلی شد. از مواضع نهضت نسبت به تحکیم و توضیح در مورد وضعیت دانشگاه ها تا مباحث انتخاباتی.
در مورد دانشگاه در مواردی انتقاداتی نسبت به فعالیت های انجمن های اسلامی مطرح گردید که سعی کردیم با ارائه توضیحاتی شفاف سازی کنیم، که در کل موثر و مفید واقع گردید. گویی دوری ما در این چند ماه از گروها و نهاد های مختلف و تاکید بیشتر بر فعالیت درون دانشگاه به سوءظن هایی در مورد تحکیم دامن زده است که خوشبختانه با انجام این دیدار ها توانسته ایم ذهنیت درستی را از وضعیت فعلی دفتر تحکیم در بین اشخاص و گروهای مختلف ایجاد کنیم.
در مورد انتخابات نیز در مواردی اختلاف نظرهایی با این بزرگواران داشتیم. که شاید عمده ی این اختلاف نظرها به دیدگاه انتقادی تحکیم نسبت به عملکرد آقای خاتمی مربوط می شد. به جز بحث مربوط به خاتمی کلیات نگاه ما به شرایط فعلی همسو و مشترک بود.

۱۳۸۷ اسفند ۲, جمعه

1 اسفند 87

بعد از مدتها نوشتنم گرفت!
ماجرا را با برنامه واحد فرهنگی تحکیم شروع میکنم.
هفته ی پیش، 24 بهمن سالگرد وفات فروغ بود. امروز به همراه بچه های شورای تهران تحکیم و تعدادی از بچه های شهرستان به ظهیرالدوله رفتیم، سر خاک فروغ. فکر نمیکردم این قدر خوب استقبال بشه، 30 نفری میشدیم. بچه ها هم چند تا شعر از فروغ خوندن و بعد هم یه سر به ایرج میزرا و بهار و رهی معیری و وزیری و ...
بعد هم که جلسه شورا تهران را منزل یکی از دوستان برگزار کردیم که بحث عمده مربوط به وضعیت انجمن ها و موضع گیری انتخاباتی تحکیم بود. وضعیت انجمن ها بد نیست اما متاسفانه تعداد بازداشت ها زیاد شده و نگران کننده است. در مورد انتخابات هم ما بحث های زیادی کردیم و مشارکت بچه ها توی بحث ها خوب بود. نکته مثبت موضع گیری انتخاباتی تحکیم در مورد انتخابات آینده شاید همین دخیل دادن نظرات تمامی انجمن ها و تصمیم گیری به صورت مشارکتی و مشورتیه.
بعد هم سری به جلسات ماهانه عبدالله نوری زدیم و تمام.
الان داشتم مستند بی.بی.سی در مورد انقلاب 57 را تماشا میکردم. یک رخداد، یک استثنا، یک رویا. طوفانی که راه افتاده بود و هیچ چیز نمیتوانست جلوی آن را بگیرد. باز کردن فضای سیاسی، بازداشت وزرای پیشین، آمدن بختیار، همه و همه در برابر طوفان انقلاب هیچ اثری نداشت. همه میخواستند انقلاب بکنند. وقتی احساس میکنی می توانی تجربه ی حضور در یک انقلاب را در تاریخ زندگیت ثبت کنی شاید آنقدر مست و شیدا شوی که دیگر هیچ کدام از این تحولات را نبینی و فقط به یک کلمه فکر کنی "انقلاب".
یک جمله از فیلم که فکر کنم یکی از کارکنان سفارت آمریکا در ایرانِ آن سال ها که بعدها هم به گروگان گرفته شد گفت :
"انقلاب مثل یک طوفان است. پرقدرت و زیبا. اما بعد از آن هم میتوان شاهد آرامش و رنگین کمان بود هم احتمال دارد سیلی راه بیافتد و همه چیز را خراب کند."

چند مقاله:

سیاست از قدرت تا توهم

تابلوی نظام اندیشگی میرحسین موسوی